هر الگوی سر و شانه ای رو قورت بده!

عرض ادب و احترام دارم خدمت شما و خیلی خوشحالم که در یک شب ابری دیگه،البته  همچنان در مسافرت در شهر کرمان دارم یک آموزش واقعا مفید رو براتون تولید مب‌کنم که از اون آموزش هاییه که با یه تیر، چند نشون رو میزنیم و لذت میبریم.

این مبحث برمیگرده به نحوه ترید اصولی الگوی سر و شانه که هر ابهامی در مورد این الگو باشه و هر قرتی بازی ای که این الگو برامون در بیاره و هر شکل عجیب و غریبی که داشته باشه امروز یک نسخه نهایی رو براش می پیچیم و میزنیم میترکونیمش👊👊👊👊 پس بریم ببینیم قصه امروز ما به کجا ختم میشه…

من رضا زمانی و امشب بامداد چهارم مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۳۰ و من با عشق براتون مینویسم  تا بماند به یادگار برای آیندگان (حافظ و زکریای رازی پا منقل: بسه دیگه حالمون بهم خورد از اینهمه چاپلوسی😠

من: خیلی تابلو بود، نه؟! 🙄🙄🙄)

قبل از هر چیز باید بگم که این آموزش طوریه که دیدن ویدیو ش با خوندن متنش و تصاویرش زمین تا آسمون در رسوندن مطلب فرق میکنه بنابراین پیشنهاد می کنم که حتما ویدیوی آموزش رو ببینید تا بهتر متوجه بشید.

*خریداریم یا فروشنده؟!

ببینید دوستان اول از همه باید یک اصل مهم رو برای هزارمین بار تاکید کنم که اولین چیزی که همیشه باید بهش توجه کنیم و البته که برای معامله الگوی سر و شانه هم صدق میکنه، اینه که قبل از این که این الگو رو ببینیم باید بدونیم که به چشم خریدار داریم به بازار نگاه می کنیم یا به چشم فروشنده و این اول و آخر هر چیزی در تکنیکاله .. تامام.

پس الان ما قبل از هر چیز یک ناحیه عرضه یا تقاضا داریم که این الگو در این نواحی تشکیل میشه و کل عملیات بررسی الگوی سر و شانه اینجا بررسی میشه. هر نوع الگوی سر و شانه ای که در جایی غیر از از محل عرضه یا تقاضای واضح و شفاف بررسی بشه اهمیتی برای ما نداره ولو اینکه جواب هم بده… این هم تامام

تعزیف درست الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه در کتاب‌ها و منابع به این صورت تعریف شده که سه تا قله یا دره در کنار هم تشکیل میشه که معمولاً قله یا دره وسطی که از دوتای دیگه بلندتره حکم سر رو داره و اون دوتای کوچکتر مثل شونه های آدم می مونن! همین جا باید بگم که این تعریف نه اینکه اشتباه باشه ولی کاملتر هم میتونه باشه. البته ما با تعریفش کاری نداریم ولی اینو بهتون بگم که هر الگوی دیگه ای مثل الگوی سروشانه که شامل سه تا قله یا دره تقریباً یکسان در کنار هم یا حتی به صورت نامنظم باشن، میتونن به عنوان سر و شانه شناخته بشن و نحوه ترید درون همه اینا یکسانه.

بعد از شناخت الگوی سر و شانه دیگه هر اسم دیگه ای مثل کیو ام مثل تری درایو،  مثل تریپل تپس، مثل کمپرس، مثل سی پی، مثل کینگ ، کن کن و امثالهم یه شکل میتونن معامله بشن و در واقع همه اینا یک معنی رو میدن: این که قیمت میخواد حداقل به یک اندازه مشخص اصلاح کنه. به این خاطره که یه رفتار مشابه رو از خودش نشون میده و در سبک های مختلف هم اسم های متفاوتی رو داره که پایه همه اون ها سر و شانه هست.

خط روند استاندارد

بعد از مشاهده الگوی سر و شانه در در یک ناحیه عرضه یا تقاضا، حالا باید خط روند حاصل از دره ها یا قله های موجود در نمودار رو بکشیم به نحوی که شکستش یک تاییدیه برای صحت الگوی سر و شانه به ما بده اما نکته مهم اینه که این خط روند نباید به صورت سلیقه‌ای کشیده بشه بلکه استانداردهای خاص خودش رو داره:

اولا اینکه یک خط روند استاندارد برای ما خطیه که از کلوزهای کندل ها رسم بشه. برای این کار به خاطر اینکه از شلوغی جلوگیری بشه ما از لاین چارت استفاده میکنیم که نمودار قیمت رو از نقاط کلوز نشون میده و کار ما راحت میشه. 

دوما اینکه نباید تایم فریم رو انقدر بالا ببریم که چیزی دیده نشه یا انقدر پایین بیاریم که بزرگی الگو در کل صفحه گم بشه. 

سوم اینکه این خط باید حکم خط روند را داشته باشه که نهایتاً به صورت افقی رسم بشه و اگر شیب این خط منفی بشه برای ما اعتباری نداره و باید به نحوی دیگه این خط رو رسم کرد. مثلاً میتونیم از گذشته نمودار استفاده کنیم و یک  دره ای متناسب با یکی از از دره های موجود پیدا کنیم و خط روند رو از اون رسم کنیم مطابق شکل زیر.

بعد از رسم درست خط روند نمودار را به حالت کندلی برمیگردونیم و منتظر میشینم تا سروکله ابراهیم شهردار برای تاییدیه های بیشتر پیدا شه 😁

در واقع این خط روند در حالت کندلی باید توسط یک کندل درست و درمون شکسته بشه تا بلاخره الگوی سر و شانه ما تایید بشه و انتظار داشته باشیم ازش که حداقل تارگت این الگو داده بشه اما این تارگت به چه صورت و از کجا حساب میشه؟

تارگت الگوی سر و شانه

تارگت الگوی سر و شانه به این صورت که ما فاصله دورترین نقطه موجود روی نمودار تا خط روند رو اندازه میگیریم و دقیقاً همین مقدار رو بعد از شکست خط روند انتظار داریم قیمت حرکت کنه. منتها یه فوت کوزه گری داره: بعد از شکست خط روند یه پولبک داریم و بعد از اون قیمت به سمت تارگت حرکت میکنه. حالا اندازه تارگت رو ما باید از از آخرین فاصله پولبک حساب کنیم و نباید از روی کندل در نظر بگیریم!!

ورود بهینه در الگوی سر و شانه

برای ورود میتونید به صورت سلیقه‌ای عمل کنید ولی تارگت یکسانه. مثلاً اگه کندل شکست خیلی بزرگه میتونید برید توی تایم‌فریم‌های پایین تر و با ابزار مختلف مثل شکست خط روند مینوری، یا سیگنال های مووینگ اوریج یا ایچیموکو یا الگوهای کندل استیک یا شکست سطوح کوچک تر و امثالهم ورود بگیرید که استاپتون کمتر و تارگتتون بیشتر بشه.

اما اگه نه، دیدید که کندل شکست خیلی بزرگ نیست و ریسک به ریوارد قابل توجهی با توجه به تارگت الگوی سر و شانه دارید میتونید این ریزه کاری ها در تایم فریم های پایین تر رو بیخیال شید و دقیقا بعد از کندل شکست ورود کنید.

استاپ در این روش زیر کندل شکست قرار می گیره.

این اصول رو برای هر الگویی که حداقل ۳ تا سوئینگ کنار هم چه به صورت منظم و چه به صورت نامنظم داشته باشه میتونید پیاده کنید و میبینید به طرز عجیبی حتی اگر جهت مارکت  رو درست تشخیص نداده باشید در اکثر مواقع تارگتتون داده میشه و بعد قیمت در خلاف جهت تحلیل شما حرکت میکنه!!

ضمناً پیشنهاد من برای مدیریت سرمایه به این روش استفاده از ریسک به ریوارد ثابت و بدون سیو سوده که خیال راحت تری رو براتون به همراه داره.

والاغیرتا امیدوارم استفاده کنید چون که حقیقتاً مطلب ارزشمندی گفته شد و مطمئنم اگه دقت کنید بهتون کمک خواهد شد. عاشقانه خواستار اینم که جیباتون پر از پول، تنتون سالم و لباتون از لبخند آکنده بشه. دوستون دارم، یا حق ♥️🥰

بچه ها چند تا موضوع همیشگی:

اول اینکه برای درک بهتر، حتما ویدیوی این پستو(اگه داره) ببینید.

دوم اینکه اگه سوالی براتون پیش اومد تو قسمت نظرات بگید تا یا من یا هرکی بلده بهتون کمک کنه؛ با این کار همه به هم کمک میکنیم.

سوم اینکه اگه موضوعی دغدغتونه یا پیشنهادی دارید بگید تا اگه چیز بدرد بخوری بلد باشم براش یه آموزش بسازم.

چهارم اینکه عاشقتونم❤