شعر طنز جالب در مورد تحلیل تکنیکال

سلامی چو بوی خوش تارگت آسمانی 

بر آنان که ماندند زنده، در این مارکت پادگانی

خطوط روند و حمایت، ساپورت و رزیستنس

ام ای سی دی و ایچیموکو، فیبوی کمانی

تو ای هوشمند زمانه، ارشمیدس قرن

بکش از کف و سقف، آن فیبوهای زمانی

به دنبال ریت طلایی، پر از غبغب آریایی

ویلیام گن و ایف میانته، یقین رهرو یک جهانی

بگو آخر اما کجا رفت، آن جام زرین

بتو میدهم هرچه خواهی، فقط کو نشانی؟

سالیوان و سایدن، بروکس و اناری و مایکل

کریس و یه استاد دیگه، با یه لهجه اصفهانی

همه زیرو رو شد، ته و تو یکی شد

به امید بوگاتی و پورشه، بنز و پاگانی

ولی واقعیت برایت کمی فرق دارد

دلت پر کشیده برای پراید فلانی

تو گویی که مارکت همیشه سر جنگ دارد

چه شاید که بهتر بود، تا نمازی بخوانی

زدی چنگ ها تو به هر صفر پیپ ریسمانی

که تا مثل آهوی مستان باهوش، در گل نمانی

به خلوت مدام از ته دل ندا میرسد ای رفیق

که بهتر نبود میشدم جذب در سازمانی؟

تمام رفیقانت از تو، گذشتند و پرواز کردند

دریغا که تو در خیالت، هنوزم گرفتار یک لقمه نانی

گرت همسر و بچه ای داریو عائله میکشانی

به جز لقمه نانی، شب و روز در ترس جانی

نشستی به خانه، گرفتی سیس جس لیورمور

چه فرضیده ای؟ فکر کردی که پیر مغانی؟

زگهواره تا گور و پیری، همش دوره بینی و دانشپذیری

بله، راه خوبیست اما، کمی عاقلی کن در این سالهای جوانی

برو علمهایت بیندوز عزیزم، که تا وقت پیری بفهمی

نباشد دگر هیچ راهی به جز دوره های رضای زمانی🤣