موفقیت در معامله‌گری با روش انتقال مسؤلیت

برخلاف باور عموم (شاید هم شما باور داشته باشید!) بزرگترین دلیل شکست معامله‌گران در تمام بازارهای مالی که با بالا و پایین رفتن قیمت‌ها سروکار دارند، از مباحث روانشناسی سرچشمه می‌گیرد و ارتباط کمی با موضوع تحلیل و پیش‌بینی قیمت‌ها دارد. اگر بخواهیم این میزان را تخمین بزنیم شاید عدم توانایی درست در پیش‌بینی قیمت‌ها 20% علت شکست معامله‌گران را تشکیل دهد و 80% آن مربوط به دلایل روانشناسی است. اگر فرد مجربی در معامله‌گری هستید(نه صرفا موفق) حتما این موضوع را تایید خواهید کرد و اگر هم به‌اندازه کافی تجربه ندارید شاید تعجب هم کنید!!

درواقع تحلیل‌گری و معامله‌گری دو مبحث کاملا متفاوت و جدا از هم در بازارهای مالی هستند که در منابع فارسی زبان به اندازه‌‌ی کافی و لازم به آن پرداخته نشده است. یکی از دلایلی که در قسمت مقالات مثبت سیگنال هم این دو مبحث در دسته‌بندی جداگانه‌ای قرار گرفته همین است.

آقای لنس بگز (Lans Begs) یکی از معامله‌گران و مربیان معروف معامله‌گری دنیا، در متدهای آموزشی خود از یک روش جالب استفاده می‌کند که به آن می‌پردازیم. او می‌گوید برای اینکه در تریدینگ بازدهی بهتری داشته باشید می‌توانید بخش‌های مختلف این حرفه را به قسمت‌های مجزا تبدیل کرده و برای آن‌ها نقش‌های متفاوتی تعریف کنید و در زمان‌های مشخص در نقش خود وارد شده و فقط وظیفه آن نقش و آن مسؤلیت را انجام دهید. ترتیب و وظایف این نقش‌ها به صورت زیر است:

1- تحلیل گر بازار

در این نقش وظیفه شما  فقط تحلیل بازار است و اینکه پیش‌بینی کنید قیمت از کجا به کجا خواهد رفت و از چه ستاپ یا روشی برای ورود به بازار استفاده خواهید کرد. پس از این‌کار باید کلاه تحلیل‌گری را از سر خود برداشته (این کلاه‌ها فرضین، یوقت نرین 6 تا کلاه بخریین!) و کلاه مسؤل سفارش ورود را سرتان بگذارید.

2- مسؤل سفارش ورود

با ورود به این نقش وظیفه شما این است که به محض اینکه سیگنال لازم صادر شد، به اندازه مقرر در سیستم معاملاتی‌، وارد معامله شوید. شما با نوسان بازار و رفتار بد یا خوب آن کاری ندارید. اصلا برای شما نباید مهم باشد که تحلیل‌گر با خود چه فکری می کند یا اینکه وظیفه‌اش را به خوبی انجام داده یا نه. (آقا بذار خیالتو راحت کنم؛ اون الان کارش تموم شده رفته خونه، تلفنشم خاموشه. شما کار خودتو درست انجام بده اگه مردی!!)

3- مدیر ریسک

در اینجا وارد رُل مدیر ریسک می‌شوید. مدیر ریسک باید مطابق با وظایفی که در استراتژی به او گفته شده عمل نماید. قرار دادن حد ضرر، حد سود اول، دوم، سوم و …، ریسک فری کردن پوزیشن‌ها در زمان مقرر، تریل کردن استاپ و … از وظایف مدیر ریسک است و او اصلا کاری با نتیجه و سود و زیان معاملات ندارد.

4- مدیر اجرایی

پس از پایان معامله کلاه مدیر اجرایی را باید به سر بگذارید. وظیفه این نقش ثبت شرایط معامله با جزئیات کامل و مندرج در سیستم معاملاتی است. هرگونه نقصان در ژورنال معاملاتی متوجه این نقش است. این فرد یک وظیفه مهم دیگر هم دارد و آن این است که در تمام مراحل اگر از نقشی اشتباهی سر زد باید سریعا در ژورنال مکتوب کند تا در زمان مشخص به آن رسیگی شود.

5- مربی معامله گری

با ورود به این نقش حیاتی باید مثل یک مربی مهربان و دلسوز که نگران آینده شاگردان خود است به روال طی شده نگاه کنید و کاملا بی‌طرفانه نقاط قوت و ضعف این تیم معاملاتی را تشخیص دهید تا لحظه به لحظه پیشرفت در نتیجه معاملات حاصل شود.

6- مسؤل تطبیق

در نهایت آخرین نقش این سیستم مسؤلیت تطبیق است. در این نقش می‌بایست چک کنید که مسؤلیت‌های هرنقش به همان ترتیبی که در سیستم معاملاتی مقرر شده بوده، به درستی انجام شده است یا خیر و آن را به مربی معامله‌گری گزارش دهد! این گزارشات در زمان‌های مشخص مثلا پایان روز، پایان هر هفته، پایان هرماه یا پایان سال قابل ارائه خواهد بود و به شرایط مندرج در  سیستم معاملاتی بستگی دارد.

نتیجه

در بازارهای مالی این خود شما هستید که باید گلیم خودتان را از آب بکشید بیرون و نه هیچ شخص دیگر. این موضوع به قدرت اراده شما در ایجاد تغییرات مثبت در زندگی‌تان برمی‌گردد و به مدرک تحصیلی، هوش و یا حتی داشتن اطلاعات زیاد ارتباطی ندارد. انجام درست و به موقع 6 مسؤلیت گفته شده و عدم تداخل نقش‌ها با یکدیگر می تواند به شما کمک زیادی کند تا یک تغییر مثبت دیگر در روال معاملاتی یا زندگی خود ایجاد کنید. الیته هر چه به جلو پیش می‌رویم نیاز به داشته مربی معاملاتی و تحت نظر بودن بیش از پیش احساس می‌شود که در مقالات آینده به آن خوهم پرداخت.

نظر شما در این موارد چیست؟ آیا موافق این تررفند گفته شده هستید؟