آیا تئوری توطئه در بازارها واقعیست؟

این روزها در مسائل مختلف عبارت تئوری توطئه را زیاد می شنویم و مفسران هم عادت کرده‌اند که هر چیزی را به این موضوع اتصال دهند. اما از حق نگذریم اگر توطئه ای هم در کار باشد،  موضوع بیرون کشیدن پول از جیب مردم یا در واقع بهتر بگویم آقای بازار، در اولویت موضوعات است!!!  البته این که تمام توجه خود را به وجود توطئه در بازار متمرکز کنیم حتماً کار درستی نیست اما  این که به سادگی هم از کنارش بگذریم و هیچ توجهی به آن نداشته باشیم و هیچ احتمالی برای آن در نظر نگیریم هم کاملاً کار غیرهوشمندانه‌ای است. در واقع ما به خود توطئه کاری نداریم، ما به نگرشی که از دیدگاه تئوری توطئه به دست می‌آوریم نیاز داریم؛ آن هم فقط برای اینکه رفتار خریدار و فروشنده را درک کنیم تا بهتر تمایل بازار را تشخیص بدهیم.

شاید مطلع باشید که ما در مثبت سیگنال تمام تمرکز خود را روی تحلیل تکنیکال گذاشتیم، زیرا یک مقدار بیشتر از حد لازم به این اصل از اصول 6 گانه آقای داو(پدر علم تکنیکال) اعتقاد داریم که “هر اطلاعاتی که از شرکت‌ها بیرون می‌آید قبلا تاثیرش را روی قیمت‌ها گذاشته و هر اطلاعاتی که ما برای پیش‌بینی آینده قیمت نیاز داریم، در نمودارها نهفته شده و همین به تنهایی کافیست!” ؛ البته که جمله به این زیبایی را دقیقا نگفته و من به آن رنگ و لعاب دادم اما مضمون آن همین است!

تحلیل تکنیکال بر این عقیده است که الگوهایی در گذشته قیمت نهفته است  که با توجه به آنها می‌توان آینده قیمت را پیش‌بینی کرد.  اما ما برای اینکه فعالیت اصولی در بازار داشته باشیم نیاز به اطلاعات بیشتری در مورد رفتار بازار داریم. یکی از مسائلی که در مورد رفتارشناسی بازار باید مد نظر داشته باشیم موضوع تئوری توطئه در بازار است و اینکه آیا اصلا واقعیت دارد یا نه. اگر واقعیت دارد توجه به آن به چه درد می‌خورد؟ چطور باید از این موضوع به نفع خودمان استفاده کنیم؟

حتماً می دانید که بازار را پول های بزرگ حرکت می‌دهند و و می‌توان گفت دلیل اصلی حرکت بازار چه به سمت صعودی و چه نزولی ورود یا خروج پول های بزرگ است. حالا ممکن است اسم صاحبان این پول‌های بزرگ در بازارهای مختلف متفاوت باشد( مثلا در بازار فارکس: موسسات و بانک‌های بزرگ و در بورس بازارگردان، بازیگر، آقازاده، مایه‌دار…) ولی ماهیت آن‌ها یکی است که به آن پول هوشمند (smart money) گفته می‌شود.  یعنی اگر بازار صعودی می شود حتماً تعداد زیادی خریداران وجود دارند که باعث حرکت صعودی بازار شدند و اگر نزولی می شود یعنی فروشندگان بازار قدرت بیشتری دارند.

بنابراین خیلی روشن است که برای سود کردن باید با جریان قدرتمند موجود در بازار همراه شد؛ حالا این جریان ممکن است خریدار باشد یا فروشنده فرقی نمی‌کند. به همین دلیل ما نیاز داریم تا دو سمت بازار را خوب بشناسیم و و به رفتار خریداران و فروشندگان آگاه باشیم و بدانیم که در موقعیت های مختلف چه کاری انجام می دهند. درست است که ما نمی توانیم با اطمینان 100% جریان خریدار و فروشنده را تشخیص دهیم اما با شناخت رفتار این دو دسته میزان احتمال سود کردن و یا کمتر ضرر کردن یا به نوعی رکب نخوردن از بازار را به طور چشمگیری افزایش می‌دهیم

بگذارید برایتان روشن کنم؛ موضوع اصلی مربوط به نقدینگی است و نقدینگی هم ارتباط مستقیمی با عمق جیب‌های پول هوشمند دارد! آنها چون جیبهای بسیار بزرگی دارند وقتی مثلاً قصد خرید می‌کنند، به اندک فروشندهایی که  در حالت عادی در بازار موجود هستند قانع  نبوده و باید فروشنده های زیادی ایجاد کنند! لابد از خودتان می پرسید که مگر می شود فروشنده هم ایجاد کرد؟ من به شما می‌گویم که بله به راحتی!

همیشه اینطور تصور کنید که پول هوشمند برای ورود یا خروج از بازار بهتر از من و شما بازار را میبیند و برای ورود به یا خروج از بازار تیمهای تحلیل و معاملاتی مجهزی دارند تا بتوانند از بیشترین ظرفیت بازار استفاده کنند. همه اینها به این خاطر است که بتوانند بیشترین خریدار یا بیشترین فروشنده را در زمان لازم ایجاد کنند تا بتوانند با خیال راحت هر چه قدر که می خواهند به آنها بفروشند یا از آنها بخرند.

در زیر یک نمونه ساده از آن چیزی که پول هوشمند استفاده می کند را به شما نشان می دهم تا کاملاً برایتان جا بیفتد.

در شکل زیر ما طبق اصولی که در کتاب‌های آموزشی گفته می‌شود یک خط روند از دو دره 1 به 2 رسم کردیم و آنگاه در نقطه ۳ با توجه به الگوهای صعودی کندل استیک(اینگلفینگ) که در بازهم در کتابهای آموزشی نوشته شده انتظار رشد قیمت را داشتیم و در نهایت خریدمان را انجام دادیم و حد ضرر خود را در زیر کندل (خط صورتی) قرار دادیم. با توجه به این تحلیل بسیار ساده همزمان با خرید من افراد بسیار زیادی هستند که همین نمودار را می‌بینند؛ چنین خط روندی را ترسیم می کنند؛ چنین معامله ای را انجام می دهند و حتی چنین حد ضرری را هم قرار می‌دهند. همانطور که می دانید وقتی حد ضرر زده می‌شود یعنی معامله فروش انجام می شود بنابراین می توانیم بگوییم که در نقطه ۴ تعداد بسیار زیادی معامله فروش قرار دارد .

به علاوه این سفارشات عظیم اگر قیمت به حد ضرر برسد یعنی که خط روند شکسته شده و تعداد بسیار زیاد افراد دیگری که منتظر شکست این خط روند بودند  شروع به فروش می کنند. این در حالی است که همه این معاملات فروش در نقطه ۴ جمع شده است.  بنابراین پول هوشمند که با فروش‌های جزئی و عمدی خود، قیمت را پایین آورده، به راحتی فروشنده های زیادی را ایجاد می‌کند که  این حجم عظیم فروش به راحتی پاسخ سفارشات پول هوشمند را دارد!

نتیجه این چنین می شود:  پول بزرگ وارد بازار می‌شود؛ می خرد و و بازار بالا می رود؛ به همین راحتی

این داستان به خودی خود هیچ اشکالی ندارد؛ به خاطر اینکه بازار است و هر احتمالی در بازار ممکن. اما وقتی نگاهمان این باشد که کتاب های آموزشی  که از کمتر از یک قرن طبق یک اصول مشخص نوشته شده و به عنوان مراجع خواندن بازار در اختیار مردم قرار داده شده و همچنین مفاهیمی چون خط روند،  کانال، فیبوناچی  و…  یک روزی به مردم گفته شده تا به وسیله آن تا سال‌ها جیب آن‌ها را خالی کنند آنوقت به وجود تئوری توطئه بیشتر پی خواهید برد!!!

با همه این تفاسیر چیزی که از تئوری توطئه در بازارها به درد ما می‌خورد، توجه به وجود یا عدم وجود نقدینگی در بازار برای حرکت است. بنابراین خیلی این احتمال وجود دارد که در نواحی واضح حمایت و مقاومت، بازار رفتار غیرعادی برخلاف انتظار شما از خود نشان دهد که تمام محاسبات شمارا به هم بزند و  این موضوع را می‌توانید به راحتی در گذشته بازا چک کنید.

همانطور که گفتم شاید وجود توطئه به معنایی که ما ترسیم کرده ایم نباشد ولی در اینکه پول هوشمند باید بهترین مناطق برای ورود به بازار را انتخاب کند هیچ شکی نیست و  کار ما این است که تلاش کنیم تا  رفتارات احتمالی پول هوشمند را بشناسیم  و تشخیص دهیم که  در هر لحظه قدرت دست کدام سمت بازار قرار دارد. در این صورت شاید بتوانیم با کمترین ریسک، بیشترین سود را از بازار بگیریم و همچنین از معامله گری لذت ببریم.

توصیه من به افرادی که دیدگاه افراطی به بازار دارند این است به جای درگیر کردن خود به وجود یا عدم وجود مسائل خارجی در بازار، به این فکر کنند که بازار سال‌هاست که وجود دارد و هنوز هم طبق الگوهای معتبر و قوانین ریاضی در حرکت است و افراد زیادی هستند که در همین بازارها مشغول سود کردن هستند. یکی از بهترین راه‌ها برای شناخت رفتار بازار استفاده از سبک رفتارشناسی حرکات قیمت (price action)  است که اصل و اساس استراتژی‌های مثبت‌سیگنال بر این سبک بنا شده است که می‌توانید در قسمت محصولات و دوره‌های سایت، آموزش‌های لازم در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال بر اساس این سبک ببینید.

امیدوارم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد

خوشحال می‌شوم نظر خود را در قسمت نظرات برای بنویسید